معنی فارسی funnyman

B2

کسی که به‌طور خاص در خنداندن دیگران مهارت دارد و معمولا در صحنه‌های کمدی فعالیت می‌کند.

A man who is skilled in entertaining others through comedy.

noun
معنی(noun):

Comedian

مثال:

To get the party started a professional funnyman was hired.

example
معنی(example):

او یک کمدین واقعی است که می‌تواند هر کسی را به خنده بیندازد.

مثال:

He is a true funnyman who can make anyone laugh.

معنی(example):

کمدین در طول شب جوک گفت.

مثال:

The funnyman told jokes throughout the evening.

معنی فارسی کلمه funnyman

: معنی funnyman به فارسی

کسی که به‌طور خاص در خنداندن دیگران مهارت دارد و معمولا در صحنه‌های کمدی فعالیت می‌کند.