معنی فارسی furaciousness
B1خشمی که به شدت و با شدت ابراز میشود. توصیف ویژگی روانی یا رفتاری که در آن فردی به شدت خشمگین یا خصمانه است.
Extreme fierceness or intensity, often in disposition or behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
شدت خشم او او را به یک رهبر ترسناک تبدیل کرد.
مثال:
His furaciousness made him a feared leader.
معنی(example):
شدت خشم در چشمان او نشانهای از عزم او بود.
مثال:
The furaciousness in her eyes hinted at her determination.
معنی فارسی کلمه furaciousness
:
خشمی که به شدت و با شدت ابراز میشود. توصیف ویژگی روانی یا رفتاری که در آن فردی به شدت خشمگین یا خصمانه است.