معنی فارسی furied
B1عصبانی، به معنای خشمگین و متعصب به رفتار یا شرایطی خاص.
Filled with rage or anger.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از رفتاری که دریافت کرده بود، عصبانی شده بود.
مثال:
She was furied by the unfair treatment she received.
معنی(example):
خبر، جامعه را عصبانی کرد و موجب اعتراضات شد.
مثال:
The news furied the community, sparking protests.
معنی فارسی کلمه furied
:عصبانی، به معنای خشمگین و متعصب به رفتار یا شرایطی خاص.