معنی فارسی furiouser
B1صفتی که قدرت خشم یا خشم بیشتری را نشان میدهد.
More furious; increasingly angry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او هرچه صحبت ادامه یافت خشمگینتر شد.
مثال:
She became furiouser as the conversation continued.
معنی(example):
تن صدایش با هر اتهام خشمگینتر شد.
مثال:
His tone grew furiouser with each accusation.
معنی فارسی کلمه furiouser
:صفتی که قدرت خشم یا خشم بیشتری را نشان میدهد.