معنی فارسی furlable

B1

قابل تا کردن به معنای آسانی در نگهداری و حمل و نقل و استفاده بهینه از فضا.

Capable of being folded for easy storage and transportation.

example
معنی(example):

این پارچه قابل تا کردن است و آسان نگهداری می‌شود.

مثال:

This cloth is furlable and easy to store.

معنی(example):

مطمئن شوید که تمام اقلام قابل تا کردن هستند تا در فضا صرفه‌جویی شود.

مثال:

Make sure all items are furlable to save space.

معنی فارسی کلمه furlable

:

قابل تا کردن به معنای آسانی در نگهداری و حمل و نقل و استفاده بهینه از فضا.