معنی فارسی furloughed
B1فورلاود به معنای مرخصی بدون حقوق است که به طور موقتی به کارگران داده می‌شود.
Temporarily laid off from work with the expectation of returning.
- verb
verb
معنی(verb):
To grant a furlough to (someone).
معنی(verb):
To have (an employee) not work in order to reduce costs; to send (someone) on furlough.
example
معنی(example):
بسیاری از کارگران به دلیل پاندمی مرخصی بدون حقوق شدند.
مثال:
Many workers were furloughed due to the pandemic.
معنی(example):
او به مدت چندین ماه مرخصی بدون حقوق بود قبل از اینکه به کار برگردد.
مثال:
She was furloughed for a few months before returning to work.
معنی فارسی کلمه furloughed
:
فورلاود به معنای مرخصی بدون حقوق است که به طور موقتی به کارگران داده می‌شود.
