معنی فارسی furrowlike

B1

شکل یا یا ویژگی‌ای که به شیارها شبیه است، برای توصیف خطوط عمیق یا فرورفتگی‌ها به کار می‌رود.

Resembling or characterized by furrows or grooves.

example
معنی(example):

الگوی روی پارچه شبیه شیار بود و خطوط عمیقی را تداعی می‌کرد.

مثال:

The pattern on the fabric was furrowlike, resembling deep lines.

معنی(example):

چهره ابراز نگرانی او شبیه شیار بود.

مثال:

Her frown was furrowlike, showing her concern.

معنی فارسی کلمه furrowlike

:

شکل یا یا ویژگی‌ای که به شیارها شبیه است، برای توصیف خطوط عمیق یا فرورفتگی‌ها به کار می‌رود.