معنی فارسی furzed
B1furzed به معنای پوشیده و پر از گیاهان و بوتهها، به ویژه پس از آتشسوزی.
Covered with or full of shrubs or plants, especially after a fire.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مزرعه بعد از آتشسوزی جنگل دوست شده بود.
مثال:
The field was furzed after the wildfire.
معنی(example):
در بهار، این منطقه با رشد جدید دوست شده بود.
مثال:
In spring, the area became furzed with new growth.
معنی فارسی کلمه furzed
:furzed به معنای پوشیده و پر از گیاهان و بوتهها، به ویژه پس از آتشسوزی.