معنی فارسی fuscous
B2 /ˈfʌskəs/رنگی تیره و خاکستری مایل به قهوهای که به طور خاص در توصیف جانوران یا گیاهان استفاده میشود.
Having a dark grayish or brownish color, often used to describe animals or plants.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dark in color, dark-hued; dusky, swarthy.
example
معنی(example):
پرنده رنگ فوسکوسی دارد که با پوست درخت ترکیب میشود.
مثال:
The bird has a fuscous color that blends with the tree bark.
معنی(example):
رنگهای فوسکوسی میتوانند جو دراماتیکی در نقاشی ایجاد کنند.
مثال:
Fuscous shades can create a dramatic atmosphere in painting.
معنی فارسی کلمه fuscous
:
رنگی تیره و خاکستری مایل به قهوهای که به طور خاص در توصیف جانوران یا گیاهان استفاده میشود.