معنی فارسی fusiformis

B1

فوسیفورمیس به شکل بیضی یا دوکی مانند اشاره دارد.

Referring to a spindle-shaped structure.

example
معنی(example):

شکل فوسیفورمیس به طور رایج در بیولوژی یافت می‌شود.

مثال:

The fusiformis shape is commonly found in biology.

معنی(example):

سلول زیر میکروسکوپ ظاهری فوسیفورمیس داشت.

مثال:

The cell had a fusiformis appearance under the microscope.

معنی فارسی کلمه fusiformis

:

فوسیفورمیس به شکل بیضی یا دوکی مانند اشاره دارد.