معنی فارسی fusilladed
B2فوزیلاده، به معنای قرار گرفتن تحت حمله یا تیراندازی به صورت شدید و مداوم است.
Attacked with a rapid or simultaneous series of gunfire.
- verb
verb
معنی(verb):
To fire, or attack with, a fusillade
example
معنی(example):
قلعه به مدت چندین ساعت تحت تیراندازی دشمن قرار گرفت.
مثال:
The fort was fusilladed by enemy fire for hours.
معنی(example):
روستاییان در طول یورش مورد تیراندازی قرار گرفتند.
مثال:
The villagers were fusilladed during the raid.
معنی فارسی کلمه fusilladed
:
فوزیلاده، به معنای قرار گرفتن تحت حمله یا تیراندازی به صورت شدید و مداوم است.