معنی فارسی fusional

B2

فیزونال، اصطلاحی در زبان‌شناسی که به زبانی اشاره دارد که در آن، تغییرات نحوی و صرفی در یک قالب واحد ترکیب می‌شود.

Relating to a type of language structure where words express multiple grammatical features through inflection.

example
معنی(example):

کلمه 'better' یک شکل ادغامی از 'good' است.

مثال:

The word 'better' is a fusional form of 'good'.

معنی(example):

در زبان‌شناسی، زبان‌های ادغامی چندین دسته‌ نحوی را در پسوندهای واحد ترکیب می‌کنند.

مثال:

In linguistics, fusional languages combine multiple grammatical categories into single affixes.

معنی فارسی کلمه fusional

:

فیزونال، اصطلاحی در زبان‌شناسی که به زبانی اشاره دارد که در آن، تغییرات نحوی و صرفی در یک قالب واحد ترکیب می‌شود.