معنی فارسی fustle

B1

فاستل، به معنای دست و پا زدن یا در هم و برهم شدن است.

To move around in a disorderly or clumsy manner.

example
معنی(example):

او با تجهیزات قدیمی دست و پا زد.

مثال:

He began to fustle with the old equipment.

معنی(example):

کودکان در اتاق شلوغ دست و پا زدند.

مثال:

The children fustled around the cluttered room.

معنی فارسی کلمه fustle

:

فاستل، به معنای دست و پا زدن یا در هم و برهم شدن است.