معنی فارسی futilities

B2

بی‌فایده‌ها به چیزهایی اشاره دارد که تلاش برای آنها نتایج مفیدی ندارد.

Things that are pointless or of no use.

example
معنی(example):

بی‌فایده بودن این کار برای همه روشن بود.

مثال:

The futilities of the task were evident to everyone.

معنی(example):

او اغلب در مورد بی‌فایده‌های زندگی مدرن صحبت می‌کرد.

مثال:

He often discussed the futilities of modern life.

معنی فارسی کلمه futilities

:

بی‌فایده‌ها به چیزهایی اشاره دارد که تلاش برای آنها نتایج مفیدی ندارد.