معنی فارسی futzing

B1

فوتز کردن به معنای شیوه‌ای از وقت‌گذرانی است که ممکن است مؤثر نباشد و فقط توام با حواس‌پرتی باشد.

The action of wasting time or fiddling around without serious intent.

verb
معنی(verb):

To be frivolous and waste time

معنی(verb):

To experiment by trial and error

example
معنی(example):

او کل عصر را صرف بازی با کامپیوترش کرد.

مثال:

He spent the whole afternoon futzing with his computer.

معنی(example):

متوقف شو و به گوشی‌ات دست نزن و به جلسه توجه کن.

مثال:

Stop futzing with your phone and pay attention to the meeting.

معنی فارسی کلمه futzing

: معنی futzing به فارسی

فوتز کردن به معنای شیوه‌ای از وقت‌گذرانی است که ممکن است مؤثر نباشد و فقط توام با حواس‌پرتی باشد.