معنی فارسی gad-about
B1کسی که وقت خود را به گشت و گذار و تفریح میگذراند و معمولاً از کارهای جدی پرهیز میکند.
A person who enjoys wandering and exploring places for fun, often avoiding serious work.
- NOUN
example
معنی(example):
او به خاطر گشت و گذار در کافههای جدید شناخته شده است.
مثال:
She is known for being a gad-about, always exploring new cafes.
معنی(example):
گشت و گذار برای روحیه آزاد او مناسب است.
مثال:
Being a gad-about suits his free-spirited nature.
معنی فارسی کلمه gad-about
:
کسی که وقت خود را به گشت و گذار و تفریح میگذراند و معمولاً از کارهای جدی پرهیز میکند.