معنی فارسی gaffed
B1عمل گرفتار کردن یا مدیریت اشیاء با استفاده از ابزاری به نام گاف که به سرعت و سهولت در کار کمک میکند.
To catch or secure something using a gaff, often referring to fish or balloons.
- verb
verb
معنی(verb):
To use a gaff, especially to land a fish.
معنی(verb):
To cheat or hoax.
معنی(verb):
To gamble.
معنی(verb):
To affix or cover with gaffer tape.
example
معنی(example):
او ماهی را با گاف گرفت تا آوردن آن به ساحل آسانتر شود.
مثال:
He gaffed the fish to make it easier to bring it to shore.
معنی(example):
او بالن را گاف کرد تا مطمئن شود پرواز نمیکند.
مثال:
She gaffed the balloon to make sure it didn’t fly away.
معنی فارسی کلمه gaffed
:
عمل گرفتار کردن یا مدیریت اشیاء با استفاده از ابزاری به نام گاف که به سرعت و سهولت در کار کمک میکند.