معنی فارسی gainfully

B1

به صورت سودآور، در حال انجام کار یا فعالیتی که درآمدی به همراه دارد

In a way that is productive or profitable.

adverb
معنی(adverb):

In a gainful manner; profitably.

example
معنی(example):

او به طور سودآور در بخش فناوری مشغول به کار است.

مثال:

He is gainfully employed in the technology sector.

معنی(example):

او وقتش را به طور سودآور در نیکوکاری در جامعه صرف می‌کند.

مثال:

She spends her time gainfully volunteering in the community.

معنی فارسی کلمه gainfully

: معنی gainfully به فارسی

به صورت سودآور، در حال انجام کار یا فعالیتی که درآمدی به همراه دارد