معنی فارسی gainfulness

B1

سود و فایده‌ای که از یک فعالیت یا برنامه به دست می‌آید.

The quality of being beneficial or profitable.

example
معنی(example):

سودمندی طرح او مشهود است.

مثال:

The gainfulness of his plan is evident.

معنی(example):

سودمندی در ارزیابی استراتژی‌های تجاری مهم است.

مثال:

Gainfulness is important in evaluating business strategies.

معنی فارسی کلمه gainfulness

:

سود و فایده‌ای که از یک فعالیت یا برنامه به دست می‌آید.