معنی فارسی gainpain
B1درد و زحمتی که ناشی از تلاش برای دستیابی به موفقیت است.
The discomfort or suffering experienced in the process of gaining something valuable.
- NOUN
example
معنی(example):
او درد و زحمت یادگیری برای امتحانات را احساس کرد.
مثال:
He felt the gainpain of studying hard for exams.
معنی(example):
زحمات او در تمرین، زمانی که در مسابقه برنده شد، نتیجه داد.
مثال:
The gainpain of training paid off when she won the race.
معنی فارسی کلمه gainpain
:درد و زحمتی که ناشی از تلاش برای دستیابی به موفقیت است.