معنی فارسی gaj

B1

وسیله‌ای برای اندازه‌گیری یا علامت‌گذاری فاصله؛ معمولاً در کشاورزی یا صنعت.

A measuring or marking tool, typically used in agriculture or construction.

example
معنی(example):

او از یک گاج برای علامت‌گذاری مرزهای زمین استفاده کرد.

مثال:

He used a gaj to mark the boundaries of the land.

معنی(example):

گاج معمولاً در حصارکشی سنتی استفاده می‌شود.

مثال:

The gaj is often used in traditional fencing.

معنی فارسی کلمه gaj

:

وسیله‌ای برای اندازه‌گیری یا علامت‌گذاری فاصله؛ معمولاً در کشاورزی یا صنعت.