معنی فارسی galabiya

B2

لباسی بلند و آزاد که معمولاً در مناطق گرمسیر پوشیده می‌شود.

A long, loose garment that is wear comfortable in hot climates.

example
معنی(example):

او در عروسی یک گلابیا پوشید.

مثال:

He wore a galabiya to the wedding.

معنی(example):

گلابیا برای هوای گرم راحت است.

مثال:

The galabiya is comfortable for warm weather.

معنی فارسی کلمه galabiya

:

لباسی بلند و آزاد که معمولاً در مناطق گرمسیر پوشیده می‌شود.