معنی فارسی galeated

B1

گاله‌دار، به معنی داشتن توده یا برآمدگی خاص بر روی سر یا ناحیه‌ای دیگر در موجودات.

Having a crest or projection resembling a comb, especially seen in certain animals.

example
معنی(example):

این حیوان یک تاج گیل به سرش داشت.

مثال:

The animal had a galeated crest on its head.

معنی(example):

در متون باستانی، موجودات گیل به عنوان موجودات قدرتمند توصیف می‌شدند.

مثال:

In ancient texts, galeated creatures were often depicted as powerful.

معنی فارسی کلمه galeated

: معنی galeated به فارسی

گاله‌دار، به معنی داشتن توده یا برآمدگی خاص بر روی سر یا ناحیه‌ای دیگر در موجودات.