معنی فارسی galivant

B1

گشت و گذار کردن با هدف تفریح و خوش‌گذرانی.

To wander around, seeking pleasure or entertainment.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند تمام روز در شهر گشت و گذار کنند.

مثال:

They decided to galivant around the city all day.

معنی(example):

او عاشق گشت و گذار در جشنواره‌ها در طول تابستان است.

مثال:

She loves to galivant at festivals during the summer.

معنی فارسی کلمه galivant

:

گشت و گذار کردن با هدف تفریح و خوش‌گذرانی.