معنی فارسی galivants
B1حرکت کردن بهصورت خوشگذران و بیهدف در مکانهای مختلف.
The act of roaming or wandering around for fun.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از مدرسه معمولاً در مرکز خرید میچرخد.
مثال:
She often galivants around the mall after school.
معنی(example):
او هر آخر هفته به مهمانیهای مختلف میرود.
مثال:
He galivants to different parties every weekend.
معنی فارسی کلمه galivants
:حرکت کردن بهصورت خوشگذران و بیهدف در مکانهای مختلف.