معنی فارسی gallas
B2به معنای قبیلهای از آفریقای شرقی که به شکلی خاص به کشاورزی و فرهنگ محلی خود وابستهاند.
Referring to a specific group or tribe, often associated with historical or cultural significance.
- NOUN
example
معنی(example):
گالاسها معمولاً با قبایل همسایه کالا رد و بدل میکردند.
مثال:
The gallas often traded goods with neighboring tribes.
معنی(example):
گالاسها نیاز دارند تکنیکهای کشاورزی خود را بهبود ببخشند.
مثال:
The gallas need to improve their farming techniques.
معنی فارسی کلمه gallas
:
به معنای قبیلهای از آفریقای شرقی که به شکلی خاص به کشاورزی و فرهنگ محلی خود وابستهاند.