معنی فارسی gallied
B1افزایش روحیه یا احساس کسی، به خصوص در زمان چالش.
To raise someone's spirits or morale, often used in a context of encouragement.
- VERB
example
معنی(example):
جنگجویان قبل از نبرد روحیه خود را تقویت کردند.
مثال:
The warriors gallied their spirits before the battle.
معنی(example):
او با سخنرانی انگیزشیاش تیم را به وجود آورد.
مثال:
She gallied the team with her motivational speech.
معنی فارسی کلمه gallied
:افزایش روحیه یا احساس کسی، به خصوص در زمان چالش.