معنی فارسی gallize

B1

گالیز کردن، ایجاد یا توسعه گال بر روی یک ماده، به ویژه فلزات، در نتیجه آسیب یا عفونت.

To cause galls, which are growths or swellings caused by parasitic organisms.

example
معنی(example):

گالیز به معنای این است که چیزی را تحت تأثیر گال قرار دهید.

مثال:

To gallize means to cause something to become galled.

معنی(example):

فرآیند گالیز کردن فلزات در برخی تکنیک‌های تولید استفاده می‌شود.

مثال:

The process to gallize metals is used in certain manufacturing techniques.

معنی فارسی کلمه gallize

:

گالیز کردن، ایجاد یا توسعه گال بر روی یک ماده، به ویژه فلزات، در نتیجه آسیب یا عفونت.