معنی فارسی gallonage
B1حجم گالن، کمیتی است که مقدار مایع را به گالن اندازهگیری میکند.
The measurement of volume expressed in gallons.
- NOUN
example
معنی(example):
حجم گالن سوخت در مخزن برای سفر کافی بود.
مثال:
The gallonage of fuel in the tank was enough for the trip.
معنی(example):
قبل از پر کردن ماشین، حجم گالن را اندازهگیری کردند.
مثال:
They measured the gallonage before filling up the car.
معنی فارسی کلمه gallonage
:
حجم گالن، کمیتی است که مقدار مایع را به گالن اندازهگیری میکند.