معنی فارسی gallybeggar

B1

به فردی اطلاق می‌شود که در خیابان‌ها سرگردان است و ممکن است زندگی غیرعادی داشته باشد.

A wandering beggar or vagrant, often characterized by a disheveled appearance.

example
معنی(example):

یک گالی بیگر اغلب در حال پرسه زدن در خیابان‌ها پیدا می‌شد.

مثال:

A gallybeggar could often be found wandering the streets.

معنی(example):

داستان‌های گالی بیگر مردم شهر را مجذوب کرد.

مثال:

The gallybeggar's stories fascinated the townspeople.

معنی فارسی کلمه gallybeggar

:

به فردی اطلاق می‌شود که در خیابان‌ها سرگردان است و ممکن است زندگی غیرعادی داشته باشد.