معنی فارسی galvanometrically
B1به شکلی که به اندازهگیری جریانهای الکتریکی با استفاده از گالوانومتر اشاره دارد.
In a manner relating to galvanometry.
- ADVERB
example
معنی(example):
این آزمایش بهصورت گالوانومتریک انجام شد.
مثال:
The experiment was conducted galvanometrically.
معنی(example):
دادهها بهصورت گالوانومتریک جمعآوری شدند تا دقت تضمین شود.
مثال:
Data were collected galvanometrically to ensure accuracy.
معنی فارسی کلمه galvanometrically
:به شکلی که به اندازهگیری جریانهای الکتریکی با استفاده از گالوانومتر اشاره دارد.