معنی فارسی gamash

B1

گامش، نوعی کفش سنتی که در برخی مناطق کاربرد دارد.

A type of traditional footwear commonly worn in certain areas.

example
معنی(example):

گامش‌ها کفش‌های سنتی هستند که در برخی مناطق پوشیده می‌شوند.

مثال:

Gamash are traditional footwear worn in some regions.

معنی(example):

او یک جفت گامش برای فصل زمستان خرید.

مثال:

She bought a pair of gamash for the winter season.

معنی فارسی کلمه gamash

:

گامش، نوعی کفش سنتی که در برخی مناطق کاربرد دارد.