معنی فارسی gamb
B1قمار کردن، به معنای انجام کارهای پرخطر و نامطمئن به امید کسب منفعت.
To take risks, especially in a gambling context; can refer to risky ventures in various fields.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت در شرایط دشوار با قمار کردن جلو برود.
مثال:
He decided to gamb his way through the difficult situation.
معنی(example):
قمار کردن همچنین میتواند به معنی ریسکپذیری در تجارت باشد.
مثال:
To gamb can also mean to take risks in business.
معنی فارسی کلمه gamb
:قمار کردن، به معنای انجام کارهای پرخطر و نامطمئن به امید کسب منفعت.