معنی فارسی gambian
A2گامبیایی، مربوط به کشور گامبیا یا مردم آن.
Relating to the country of Gambia or its inhabitants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک هنرمند گامبیایی است که به خاطر نقاشیهایش شناخته شده است.
مثال:
She is a Gambian artist known for her paintings.
معنی(example):
فرهنگ گامبیایی غنی و متنوع است.
مثال:
The Gambian culture is rich and varied.
معنی فارسی کلمه gambian
:
گامبیایی، مربوط به کشور گامبیا یا مردم آن.