معنی فارسی gambias

B1

به خطر انداختن یا ریسک کردن در مورد چیزی.

To take risks; to act in a way that involves the possibility of loss or danger.

example
معنی(example):

برخی افراد با نادیده گرفتن علائم هشدار دهنده، سلامتی خود را به خطر می‌اندازند.

مثال:

Some people gambias with their health by ignoring warning signs.

معنی(example):

او در مورد سرمایه گذاری‌هایی که به خوبی تحقیق نشده‌اند، ریسک می‌کند.

مثال:

He gambias on investments that are not well researched.

معنی فارسی کلمه gambias

:

به خطر انداختن یا ریسک کردن در مورد چیزی.