معنی فارسی game boys

B1

پسرانی که به بازی‌های ویدئویی علاقه دارند.

Boys who are engaged in playing video games.

example
معنی(example):

پسران گیمر درباره کنسول جدید هیجان‌زده بودند.

مثال:

The game boys were excited about the new console.

معنی(example):

پسران گیمر معمولاً بعد از مدرسه با هم بازی می‌کنند.

مثال:

Game boys often play together after school.

معنی فارسی کلمه game boys

: معنی game boys به فارسی

پسرانی که به بازی‌های ویدئویی علاقه دارند.