معنی فارسی gamier
B2به معنی مزه و بوی بد و گندیده است و میتواند در مورد گوشت و غذا به کار رود.
Having a stronger, often unpleasant taste or smell, especially related to certain meats.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طعم ماهی بیشتر از آنچه انتظار داشتم گندیده بود.
مثال:
The fish tasted gamier than I expected.
معنی(example):
برخی از برشهای گوشت ممکن است نسبت به دیگران گندیدهتر باشند بسته به نوع حیوان.
مثال:
Some cuts of meat can be gamier than others depending on the animal.
معنی فارسی کلمه gamier
:
به معنی مزه و بوی بد و گندیده است و میتواند در مورد گوشت و غذا به کار رود.