معنی فارسی gaminesses
B1اشاره به حالت یا ویژگیهای مختلف طعم قوی گوشتهای وحشی.
Different instances or varieties of gaminess in meat.
- NOUN
example
معنی(example):
تنوع طعمهای قوی گوشتها میتواند بر ظرف شما تاثیر بگذارد.
مثال:
The varying gaminesses of the meats can influence your dish.
معنی(example):
آشپزان باید طعمهای مختلف قوی را برای ترکیب با مواد مناسب درک کنند.
مثال:
Cooks need to understand the different gaminesses to pair with the right ingredients.
معنی فارسی کلمه gaminesses
:
اشاره به حالت یا ویژگیهای مختلف طعم قوی گوشتهای وحشی.