معنی فارسی gammier

B1

گامیر به ویژگی طعم خاصی اشاره دارد که در گوشت‌های دودی یا نمک‌زده وجود دارد.

Having more of the flavor typically associated with gammon; usually rich, salty, and smoky.

adjective
معنی(adjective):

Injured, or not functioning properly (with respect to legs).

مثال:

I have got a gammy leg, and can't walk far.

example
معنی(example):

طعم غذا بعد از دودی شدن گامیرتر شد.

مثال:

The dish tasted gammier after being smoked.

معنی(example):

طعم‌های گامیر می‌توانند شدید و پیچیده باشند.

مثال:

Gammier flavors can be intense and complex.

معنی فارسی کلمه gammier

: معنی gammier به فارسی

گامیر به ویژگی طعم خاصی اشاره دارد که در گوشت‌های دودی یا نمک‌زده وجود دارد.