معنی فارسی gammon

B1 /ˈɡæmən/

گامون، هم به نوعی کباب و هم به معنای حقه زدن یا بازی فریبکارانه اشاره دارد.

It can refer to both a type of ham and to tricking or deceit.

noun
معنی(noun):

A cut of quick-cured pork leg.

verb
معنی(verb):

To cure bacon by salting.

example
معنی(example):

آنها در گردهمایی خانوادگی گامون بازی کردند.

مثال:

They enjoyed playing gammon at the family gathering.

معنی(example):

گامون می‌تواند به نوعی کباب یا یک حقه اشاره کند.

مثال:

Gammon can refer to a type of ham or a trick.

معنی فارسی کلمه gammon

: معنی gammon به فارسی

گامون، هم به نوعی کباب و هم به معنای حقه زدن یا بازی فریبکارانه اشاره دارد.