معنی فارسی gamogenetical
B1گاموژنتیکی به جنبههای علمی مربوط به تولید گامتها و تأثیرات آن بر وراثت و تولید مثل اشاره دارد.
Relating to the genetic aspects of gamete formation and its effects on heredity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مطالعه گاموژنتیکی گونهها استراتژیهای تولید مثل آنها را آشکار میکند.
مثال:
The gamogenetical study of species reveals their reproductive strategies.
معنی(example):
عوامل گاموژنتیکی میتوانند وراثت ویژگیها را تحت تأثیر قرار دهند.
مثال:
Gamogenetical factors can influence the heredity of traits.
معنی فارسی کلمه gamogenetical
:گاموژنتیکی به جنبههای علمی مربوط به تولید گامتها و تأثیرات آن بر وراثت و تولید مثل اشاره دارد.