معنی فارسی ganching

B1

گانچ کردن به عمل محکم کرده یا قفل کردن اطلاق می‌شود.

The act of fastening or securing something.

example
معنی(example):

گانچ کردن تجهیزات برای ایمنی لازم بود.

مثال:

Ganching the equipment was necessary for safety.

معنی(example):

او در حال گانچ کردن حصار است تا حیوانات داخل بمانند.

مثال:

She is ganching the fence to keep the animals in.

معنی فارسی کلمه ganching

:

گانچ کردن به عمل محکم کرده یا قفل کردن اطلاق می‌شود.