معنی فارسی gandum

B1

گندم، گیاه علفی که برای تأمین غلات استفاده می‌شود.

A cereal plant that is a major source of food worldwide.

example
معنی(example):

گندم در برخی زبان‌ها به عنوان گندوم شناخته می‌شود.

مثال:

Wheat is known as gandum in some languages.

معنی(example):

کشاورز در پاییز گندوم را برداشت کرد.

مثال:

The farmer harvested the gandum in the fall.

معنی فارسی کلمه gandum

:

گندم، گیاه علفی که برای تأمین غلات استفاده می‌شود.