معنی فارسی gar
B1 /ɡɑɹ/گار، نوعی ماهی آب شیرین که بدنی بلند و باریک دارد و معمولاً در آبهای کم عمق زندگی میکند.
A type of freshwater fish known for its elongated body and sharp teeth.
- noun
noun
معنی(noun):
A spear.
example
معنی(example):
ماهیگیر یک گار در رودخانه گرفت.
مثال:
The fisherman caught a gar in the river.
معنی(example):
گارها به خاطر بدنهای بلند و باریکشان شناخته میشوند.
مثال:
Gars are known for their long, narrow bodies.
معنی فارسی کلمه gar
:
گار، نوعی ماهی آب شیرین که بدنی بلند و باریک دارد و معمولاً در آبهای کم عمق زندگی میکند.