معنی فارسی garden-fresh
B1سبزیجات و میوههایی که به تازگی از باغ برداشت شدهاند و به معنای تازه و طبیعی بودن آنها است.
Produce that is freshly picked from the garden, emphasizing flavor and freshness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
من عاشق خوردن سبزیجات تازه باغی از حیاطخلوت خود هستم.
مثال:
I love eating garden-fresh vegetables from my backyard.
معنی(example):
رستوران سالادهای تازه باغی را که از محصولات محلی تهیه شدهاند سرو میکند.
مثال:
The restaurant serves garden-fresh salads made from local produce.
معنی فارسی کلمه garden-fresh
:
سبزیجات و میوههایی که به تازگی از باغ برداشت شدهاند و به معنای تازه و طبیعی بودن آنها است.