معنی فارسی gardening leave
B2مرخصی باغبانی، زمانی که یک کارمند اجازه دارد به مدت زمانی مشخص از کار خود دور باشد، بهویژه در شرایطی که به دنبال شغل جدید است.
A period of time during which an employee is not required to work but is still employed, often while seeking new employment.
- noun
noun
معنی(noun):
Garden leave.
example
معنی(example):
او تا پایان ماه در مرخصی باغبانی است.
مثال:
He is on gardening leave until the end of the month.
معنی(example):
بودن در مرخصی باغبانی به شما این امکان را میدهد که از کار استراحت کنید.
مثال:
Being on gardening leave allows you to take a break from work.
معنی فارسی کلمه gardening leave
:
مرخصی باغبانی، زمانی که یک کارمند اجازه دارد به مدت زمانی مشخص از کار خود دور باشد، بهویژه در شرایطی که به دنبال شغل جدید است.