معنی فارسی gargil

B1

گارجیل، حرکتی است که با ایجاد صدا در گلو انجام می‌شود و معمولاً برای تمیز کردن گلو استفاده می‌شود.

To make a sound by clearing the throat, often to signify discomfort or to prepare to speak.

example
معنی(example):

گارجیل هنگام پاک کردن گلو صدای بلندی تولید کرد.

مثال:

The gargil made a loud noise while clearing its throat.

معنی(example):

او حس کرد که گلوش خارش دارد و باید گارجیل کند.

مثال:

He felt a tickle in his throat and had to gargil.

معنی فارسی کلمه gargil

: معنی gargil به فارسی

گارجیل، حرکتی است که با ایجاد صدا در گلو انجام می‌شود و معمولاً برای تمیز کردن گلو استفاده می‌شود.