معنی فارسی garnetter
B1گارنتر، فردی که در ارزیابی و فروش سنگهای قیمتی فعالیت میکند.
A person who evaluates and sells gemstones.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک گارنتر، او ارزش سنگهای قیمتی را ارزیابی میکند.
مثال:
As a garnetter, she assesses the value of gemstones.
معنی(example):
یک گارنتر ماهر میتواند سنگهای قیمتی نادر را به سرعت شناسایی کند.
مثال:
A skilled garnetter can identify rare gems quickly.
معنی فارسی کلمه garnetter
:
گارنتر، فردی که در ارزیابی و فروش سنگهای قیمتی فعالیت میکند.