معنی فارسی garo
A2گارو به مادهای اشاره دارد که در آشپزی برای طعمدار کردن غذا استفاده میشود.
An ingredient used in cooking, often for adding flavor to dishes.
- NOUN
example
معنی(example):
گارو جزئی ضروری در بسیاری از غذاهای سنتی است.
مثال:
The garo is an essential ingredient in many traditional dishes.
معنی(example):
او تصمیم گرفت گارو را به دستور پختش برای طعمی بیشتر اضافه کند.
مثال:
She decided to add garo to her recipe for extra flavor.
معنی فارسی کلمه garo
:
گارو به مادهای اشاره دارد که در آشپزی برای طعمدار کردن غذا استفاده میشود.