معنی فارسی garrison town
B2شهری که محل استقرار نیروهای نظامی است و معمولاً دارای تسهیلات برای آنان میباشد.
A town that houses a military garrison and often provides support services for military personnel.
- NOUN
example
معنی(example):
شهرک گارسن پر از سربازان و خانوادههایشان بود.
مثال:
The garrison town was filled with soldiers and their families.
معنی(example):
بسیاری از امکانات در شهرک گارسن بهطور خاص به پرسنل نظامی ارائه میشود.
مثال:
Many facilities in the garrison town cater specifically to military personnel.
معنی فارسی کلمه garrison town
:
شهری که محل استقرار نیروهای نظامی است و معمولاً دارای تسهیلات برای آنان میباشد.